معنی اسراف کار در فرهنگ فارسی عمید

اسراف کننده، کسی که بی اندازه خرج می کند، ولخرج، مسرف

معنی اسراف کار در لغت نامه دهخدا

که گزاف خرج کند. ول خرج. مسرف. مبذّر

معنی اسراف کار در فرهنگ واژه مترادف متضاد

اسراف کننده، بادبدست، متلف، مسرف، متضاد: مقتصد

معنی اسراف کار - جستجوی لغت در جدول جو

اسراف کار

فرهنگ فارسی عمید

اسراف کار(اِ)

لغت نامه دهخدا

اسراف کار

فرهنگ واژه مترادف متضاد

اسرافکار

کسی که گزاف خرج کند، مسرف، مبذر

فرهنگ لغت هوشیار

استاد کار

ماهر و مسلط و استاد در صنعتی یا حرفه ای، کارفرما استاد کار

فرهنگ لغت هوشیار

اسراف کارانه

مسرفٌ

دیکشنری فارسی به عربی

اسراف کارانه

Wastefully

دیکشنری فارسی به انگلیسی

اسراف کارانه

avec gaspillage

دیکشنری فارسی به فرانسوی

اسراف کارانه

расточительно

دیکشنری فارسی به روسی

اسراف کارانه

फिजूलखर्ची से

دیکشنری فارسی به هندی

اسراف کارانه

فضول خرچ طریقے سے

دیکشنری فارسی به اردو

اسراف کارانه

অপব্যয়ীভাবে

دیکشنری فارسی به بنگالی

اسراف کارانه

kwa ufujaji

دیکشنری فارسی به سواحیلی

اسراف کارانه

savurganca

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

اسراف کارانه

낭비적으로

دیکشنری فارسی به کره ای

اسراف کارانه

浪費的に

دیکشنری فارسی به ژاپنی

اسراف کارانه

בצורה בזבזנית

دیکشنری فارسی به عبری

اسراف کارانه

อย่างสิ้นเปลือง

دیکشنری فارسی به تایلندی

اسراف کارانه

dengan boros

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

اسراف کارانه

verschwenderisch

دیکشنری فارسی به آلمانی

اسراف کارانه

verspilling

دیکشنری فارسی به هلندی

اسراف کارانه

in modo sprecone

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

اسراف کارانه

de maneira desperdiçadora

دیکشنری فارسی به پرتغالی

اسراف کارانه

浪费地

دیکشنری فارسی به چینی

اسراف کارانه

marnotrawnie

دیکشنری فارسی به لهستانی

اسراف کارانه

марнотратно

دیکشنری فارسی به اوکراینی

اسراف کارانه

desperdiciadamente

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

معنی اسراف کار - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما